سمینار هومیوپاتی ساعت 9 الی 13 روز جمعه مورخ 8 شهریورماه 98 برگزار می شود.
مکان: خیابان جمهوری ، خیابان لاله زارنو ، کوچه پیرنیا، موسسه تاریخ پزشکی طب اسلامی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران
جولای
سمینار هومیوپاتی ساعت 9 الی 13 روز جمعه مورخ 8 شهریورماه 98 برگزار می شود.
مکان: خیابان جمهوری ، خیابان لاله زارنو ، کوچه پیرنیا، موسسه تاریخ پزشکی طب اسلامی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران
سیزدهمین آزمون جامع انجمن هوميوپاتي ایران RIHA روز جمعه مورخ نوزدهم مهرماه 1398 برگزار می شود. کلیه اعضا رسمی و افتخاری انجمن هومیوپاتی، میتوانند در این آزمون شرکت نمایند.
مدارک مورد نياز:
کپی مدرک آموزش دو ساله هومیوپاتی
نحوه ارسال مدارک:
تلگرام انجمن : ۰۹۳۵۹۷۴۷۰۷۸
مهلت ثبت نام : 1398/05/15 لغایت 1398/05/30
مکان برگزاری آزمون :
محل اصلی برگزاری آزمون در تهران است. در مورد دیگر شهر هایی که آزمون در آنها برگزار خواهد شد، پس از پایان مهلت ثبت نام با توجه به تعداد داوطلبین هر استان تعیین ومتعاقبا در همین سایت اعلام خواهد شد.
نحوه امتحان:
۱٫ هشتاد سوال تئوريک شامل:متريا مديکا (۶۰ سئوال)، مباني(۱۵ سئوال)، پژوهش، اخلاق و تاريخچه هوميوپاتي(جمعاً ۵ سئوال) مي باشد. ( ۴۰ نمره)
۲٫ FTRN : شامل تشخيص پنج دارو و ارزيابي دانش متريا مديکا. ( ۱۰نمره )
۳٫ پيگيري: در اين مرحله شرح حال مکتوب پنج مورد- کيس ويزيت دوم و تغييرات به وجود آمده در وي پس از تجويز اول در اختيار آزمون دهنده قرار مي گيرد. آزمون دهنده ميبايست ارزيابي خود از سير درمان و اقدام فعلي را مشخص نمايد. ( ۲۰ نمره )
۴٫ بررسي مورد: در اين مرحله شرح حال مکتوب دو مورد- کيس در اختيار آزمون دهنده قرار مي گيرد. آزمون دهنده ميبايست با استفاده از رپرتوري موجود ( Radar – Synthesis ) کيس را حل نموده و نحوه تجويز را ذکر کند. لازم به ذکر است اين تنها بخش آزمون است که در بارم بندي آن نمره منفي در نظر گرفته مي شود. هر يک از روبريکهايي که براي بيمار انتخاب مي شود داراي امتياز مي باشد. در صورتي که روبريکي براي کيس انتخاب شود که بر اساس اصول متدولوژي تجويز صحيح نباشد، نمره منفي منظور خواهد شد. در اين قسمت براي روبريک گرفتن مناسب، ارزشگذاري علايم ، نام داروي تجويزي و دوز و پوتنسي مناسب نمره مجزا منظور شده است. ( ۳۰ نمره )
شرط قبولي آزمون احراز ۶۰ نمره از صد نمره ميباشد.
نتيجه ۳۰ روز بعد از آزمون بر روي وب سايت قابل مشاهده است.
منابع:
Basic Elements and Philosophy:
Materia Medica:
Repertory:
ليست داروهايي که در آزمون از آنها سوال طرح مي شود:
۱ | Acon | ۷۱ | Hell |
۲ | Aeth | ۷۲ | Hep |
۳ | Agar | ۷۳ | Hyos |
۴ | Agn | ۷۴ | Hyper |
۵ | All-c | ۷۵ | Ign |
۶ | Aloe | ۷۶ | Iod |
۷ | Alum | ۷۷ | Ip |
۸ | Ambr | ۷۸ | Kali-bi |
۹ | Am-c | ۷۹ | Kali-c |
۱۰ | Am-m | ۸۰ | Kali-i |
۱۱ | Anac | ۸۱ | Kali-p |
۱۲ | Ant-c | ۸۲ | Kali-s |
۱۳ | Ant-t | ۸۳ | Kalm |
۱۴ | Apis | ۸۴ | Kreos |
۱۵ | Arg-met | ۸۵ | Lac-c |
۱۶ | Arg-n | ۸۶ | Lach |
۱۷ | Arn | ۸۷ | Led |
۱۸ | Ars | ۸۸ | Lil-t |
۱۹ | Arum-t | ۸۹ | Lob |
۲۰ | Asaf | ۹۰ | Lyc |
۲۱ | Aur | ۹۱ | Lyss |
۲۲ | Bapt | ۹۲ | Mag-c |
۲۳ | Bar-c | ۹۳ | Mag-m |
۲۴ | Bell | ۹۴ | Mag-p |
۲۵ | Bell-p | ۹۵ | Med |
۲۶ | Berb | ۹۶ | Merc |
۲۷ | Borx | ۹۷ | Mez |
۲۸ | Bov | ۹۸ | Mur-ac |
۲۹ | Brom | ۹۹ | Murx |
۳۰ | Bry | ۱۰۰ | Nat-c |
۳۱ | Bufo | ۱۰۱ | Nat-m |
۳۲ | Cact | ۱۰۲ | Nat-p |
۳۳ | Calc | ۱۰۳ | Nat-s |
۳۴ | Calc-p | ۱۰۴ | Nit-ac |
۳۵ | Calc-s | ۱۰۵ | Nux-m |
۳۶ | Calc-sil | ۱۰۶ | Nux-v |
۳۷ | Calen | ۱۰۷ | Op |
۳۸ | Camph | ۱۰۸ | Ox-ac |
۳۹ | Cann-i | ۱۰۹ | Pall |
۴۰ | Canth | ۱۱۰ | Petr |
۴۱ | Caps | ۱۱۱ | Ph-ac |
۴۲ | Carb-an | ۱۱۲ | Phos |
۴۳ | Carb-v | ۱۱۳ | Phyt |
۴۴ | Carc | ۱۱۴ | Plat |
۴۵ | Caust | ۱۱۵ | Plb |
۴۶ | Cham | ۱۱۶ | Podo |
۴۷ | Chel | ۱۱۷ | Psor |
۴۸ | Chin | ۱۱۸ | Puls |
۴۹ | Cic | ۱۱۹ | Pyrog |
۵۰ | Cimic | ۱۲۰ | Rhus-t |
۵۱ | Cina | ۱۲۱ | Sabad |
۵۲ | Coc-c | ۱۲۲ | Sabin |
۵۳ | Cocc | ۱۲۳ | Samb |
۵۴ | Coff | ۱۲۴ | Sang |
۵۵ | Colch | ۱۲۵ | Sars |
۵۶ | Coloc | ۱۲۶ | Sec |
۵۷ | Con | ۱۲۷ | Sep |
۵۸ | Cupr | ۱۲۸ | Sil |
۵۹ | Dig | ۱۲۹ | Spig |
۶۰ | Dros | ۱۳۰ | Spong |
۶۱ | Dulc | ۱۳۱ | Stann |
۶۲ | Eup-perf | ۱۳۲ | Staph |
۶۳ | Euphr | ۱۳۳ | Stram |
۶۴ | Ferr | ۱۳۴ | Sulph |
۶۵ | Ferr-p | ۱۳۵ | Tab |
۶۶ | Fl-ac | ۱۳۶ | Tarent |
۶۷ | Gels | ۱۳۷ | Thuj |
۶۸ | Graph | ۱۳۸ | Tub |
۶۹ | Ham | ۱۳۹ | Verat |
۷۰ | Hecla | ۱۴۰ | Zinc |
. نمونه سوال از بخش سوالات چهار جوابي / متريا مديکا – بيماري با شرايط زير مراجعه کرده است: “اضطراب و ترس در زمان تنهايي، ضعف عمومي، تعرق، ضعف و احساس درد شکستگي در ناحيه کمري، سرمايي، حساس به تغييرات هوا و نسيم (draft). بيمار بسيار بد اخلاق است و با همه افراد خانواده با پرخاش صحبت مي کند. درد ناحيه قلبي دارد و بهترين پوزيشن براي او اينست که روي صندلي بنشيند و اندکي به جلو خم شود.”داروي مناسب او کدام است؟
الف- CAMPH..
ب- AMBR.
ج- KALI-C.
د- NIT-AC.
پاسخ صحيح: ج – Kali-c
الف- اسپوراديک
ب- پريوديک
ج- اپيدميک
د- شعله وري سورا
پاسخ صحيح: ج – اپيدميک
پاسخ صحيح: Stann
الف- تحليل شما چيست؟ ( مشابهت دارو – دوز – پوتنسي – حساسيت نيروي حياتي)
ب- اقدام بعدي کدامست؟
پاسخ صحيح: الف – دارو مشابهت کامل داشته و Simillimum بوده است. دوز و پوتنسي دارو به نظر مناسب ميرسد و بهبودب بدون تشدید مبین آن است که دور و پوتنسی دارو در هماهنگی با حساسيت نيروي حياتي بیمار است.
ب- Wait & Watch و تجویز پلاسبو
نمونه سوالات دیگر:
نمونه سوال مبانی:
۱٫ داروی بلادونا در یک پرووینگ ابتدا علامت الف وسپس برعکس آن ب را نشان میدهد. همین دارو در پرووینگ بر فرد دیگری ابتدا علامت ب و سپس برعکس آن الف را نشان میدهد. این گونه کنش دارودد را که در بلادونا میبینیم چه می نامند؟
الف: کنش اولیه
ب: کنش ثانویه
ج: کنش متناوب
د: کنش پرووینگ
متریا مدیکا:
۱٫ بیمار خانم ۲۵ ساله ایست که از سه روز پیش دچار گلودرد چرکی شده است. در معاینه اگزودای خاکستری رنگ بر روی لوزه راست مشهود است. هنگام بلع درد شدیدی از لوزه راست به گوش راست منتشر میشود . مناسبترین دارو کدام است؟
الف- Phyt ب- Lach ج- Merc د- Staph
نمونه سوالات FTRN :
این دارو عمدتاً کبد، اوکسی پوت، پانکراس وریه را درگیر می کند. از وزیکول های پوستی وی ترشح زرد آبکی خارج می شود یکی از داروهای بسیار موثر در موارد تشنج یا صرع یا مشکلات ذهنی و حافظه بعد از ضربه به سر می باشد. در موارد آبسه های فیستولوس وگونوره سرکوب شده می تواند بسیار موثر باشد. علائم این دارو شدیداً با رطوبت یا هوای مرطوب تشدید می شوند. هوای مرطوب کناردریا و حتی مصرف غذائی دریایی نیز علایم وی را تشدید می کند. نام این دارو جیست؟
نوشته مهرداد اخوان بهبهانی
عضو ممتاز انجمن هومیوپاتی
پزشک و متخصص علوم اعصاب
چندی قبل یک خانم حدود 60 ساله با شکایت افسردگی و اضطراب به مطب من مراجعه نمود. او که به همراه یکی از فرزندانش مراجعه کرده بود، در نگاه اول کاملا تحریک پذیر و حساس بود. در شرح حالش متوجه شدم که در چند سال گذشته مبتلا به سرطان پستان شده که البته با جراحی و شیمی درمانی از دام سرطان نجات پیدا کرده است اما از آن موقع تاکنون دچار بی خوابی، افسردگی و اضطراب شناور شده است. در سوالاتم متوجه شدم نسبت به همه چیز من جمله هومیوپاتی سوء ظن دارد و سعی می کند در هر موقعیتی از مطب، طریقه وقت دهی و برخورد منشی من شکایت نماید. فیزیک بدنش بسیار ضعیف بود، چهره بیمار کاملا رنگ پریده بود. او که به واسطه مطالعات زیادش در مورد سرطان، بیماری خود را کاملا می شناخت و از درمان و عوارض آن آگاه بود، در ظاهر اینگونه وانمود می کرد که می داند بیماری اش درمان ندارد و تنها به اصرار خانواده به مطب من آمده است. از سوی دیگر به واسطه ادامه درمان سرطان و مصرف انواع داروهای طب رایج مطمئن بود که شروع هومیوپاتی برایش ممکن نخواهد بود. از این رو کاملا عصبی و ناراحت بود. فرزندش نیز این ناامیدی پیشرونده او را تایید می کرد.
من در برآورد کلی و علائم جسمی و روحی او Ars را به صورت تک دوز تجویز نمودم و برای بیمار یک وعده ویزیت یک ماه دیگر را تعیین نمودم. هفته نخست بعد از تجویز، هفته پر ماجرایی بود. او در آن هفته چند با با مطب تماس گرفت و یکبار با من صحبت نمود. عمده صحبتهای او حول محور نارضایتی از تجویز دارو و گرفتن شرح حال می گذشت. او احساس می کرد من نسبت به او بی توجهی کرده ام و حرفهای او را کامل نشنیده و سریع تصمیم گیری کرده ام. عدم تکرار دارو برای منزل نیز مورد دوم شکایت او بود که با نوعی تعجب و اعتراض همراه بود. پاسخ من طبیعتا خویشتن داری و تلاش برای اطمینان بخشی هر چه بیشتر به او بود.
دومین ویزیت او اما جالب توجه بود. چهره بیمار کمی باز تر شده بود. رنگ پریدگی بهتر شده بود. او راحت تر با من صحبت می کرد و اعتراضها و نیش و کنایه هایش کمتر شده بود. او از یک عارضه پوستی شبیه حساسیت و خارش بدنش شکایت داشت که به گفته فرزندش مسبوق یه سابقه قبلی بود اما این ماه شدت گرفته بود. اما فرزند بیمار کاملا از وضعیت درمان و بهتر شدن خلق و خوی مادرش راضی بود. بیمار نیز گویی با سیستم تک دوز ارتباط بهتری برقرار کرده و کمتر در این مرود شکایت می کرد. داروی بعدی نیز تجویز شد و برای بیمار ویزیت یک ماه بعد مقرر گردید.
ماه سوم بهتر از دو ویزیت قبلی بود. او دیگر از من شکایتی نداشت و حالا از بهتر شدن کیفیت و مقدار خوابش اظهار رضایت می کرد. البته ابزار می کرد که در این ماه فرزندانش کمتر او را اذیت کرده اند و او فرصت کرده بیشتر ورزش کند و به همین دلیل حالش بهتر شده است.
این خلاصه ای از شرح ماوقع بود که البته به لحاظ ملاحظات اخلاقی از ذکر جزییات صرف نظر شده اما در صورتیکه دوستان و همکاران تمایل داشته باشند بنده می توانم پرونده را در اختیار ایشان قرار دهم.
چند نکته:
درمان یک روند کاملا غیر اختصاصی است و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که شاه کلید درمان بیماریها را در اختیار دارد. بنابراین هر عاملی می تواند بسته به شرایط به بیماران در درمان کمک کند. مهم نتیجه است و اینکه آیا دخالت ما به عنوان پزشک در روند درمان بیماران توانسته نتایج خوبی داشته باشد یا خیر. متاسفانه در طب امروز این مهم به شدت مورد فراموشی قرار گرفته و بیماران صرفا بر اساس نتایج آزمایشگاهی، پاراکلینیکی و رادیولوژیکی ارزیابی می شوند. شما چند بیمار را سراغ دارید که آزمایشاتشان خوب است اما حالشان خراب؟ کدام یک مهم است؟ آزمایش خوب یا حال و روز خوب؟ اگر از یک هومیوپات این سوال را بپرسید، بدون شک می گوید هر دو اما حال خوب اولویت نخست است.
نکته دوم ادعاهای مطرح شده در روند درمان سرطان است. گاه و بیگاه در تبلیغات رسانه ها و فضای مجازی با این ادعاها مواجه می شوید که فلان دارو سرطان را درمان می کند و تعدادی هم پیدا می شوند که این مسیر را پیموده و از خواص معجزه آسای آن تعریف و تمجید می کنند. اما خیلی زود متوجه می شوید که این صرفا یک شوی تبلیغاتی بوده است. هومیوپاتی حداقل در ایران با در نظر گرفتن محرومیت ناخواسته ما از بیمارستانهای هومیوپاتیک نمی تواند در مورد درمان سرطان ادعایی داشته باشد. اما سوال اینجاست که آیا درمان سرطان مسئله اصلی و حل نشده است یا درمان عوارض آن؟ باید اذعان داشت جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی درمانهای خوبی برای سرطان تلقی می شوند اما این درمانها دو مشکل بزرگ دارند. اول اینکه بسیار پر عارضه اند و دوم اینکه هیچ کدام تضمین نمی کنند که بیماری فرد عود نکند. به نظر می رسد هومیوپاتی حداقل در زمینه کاهش عوارض شیمی درمان و رادیوتراپی موفق عمل کند. تجارب زیادی وجود دارد که نشان می دهد هومیوپاتی توانسته عوارض حاد شیمی درمانی و رادیوتراپی را تا حد قابل قبولی تسکین ببخشد.
نکته سوم عوارض پنهان و زیر پوستی بیماری سرطان است که اغلب از چشم همکاران طب رایج دور می ماند. این بیمار دقیقا مصداق این نوع عوارض بود وگرنه خود سرطان در او خاموش شده بود. متاسفانه بسیاری از مردم تصور می کنند افسردگی ، اضطراب، ضعف و ناامیدی بیماران سرطانی امری طبیعی است و صرفا تغذیه و ورزش و مشاوره های روانشناسی می تواند این مشکلات را مرتفع سازد. عدم بهبود بیماران نیز درنهایت به متهم کردن بیماران به کم کاری و بی توجهی ختم شده و بیماران مظلوم به فراموشی سپرده می شوند. خوشبختانه هومیوپاتی در این حوزه بسیار فعال و موفق عمل می کند.
نکته آخر روند طبیعی سلامتی ماست. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم پیر می شویم. پیری به معنای روند استهلاکی زندگی ماست. بنابراین هیچ کس نمی تواند ادعا کند که روشی درمان را در اختیار داد که می تواند افراد را برخلاف مسیر زندگی جوان تر نماید. بدین معنا که هر روشی بتواند روند پیری را به تاخیر بیاندازد می تواند ادعا کند در درمان بیماری موفق عمل نموده است. هومیوپاتی نیز در این راستا مانند سایر شاخه های طب رایج و مکمل ادعا می کند می تواند زندگی بهتری برای افراد تحت درمان به ارمغان بیاورد و هر نوع ادعای غیر علمی و غیر واقعی را قویا تکذیب می کند.
انجمن هومیوپاتی ایران از کلیه اعضای محترم انجمن و علاقمندان به طب هومیوپاتی دعوت مینماید در دومین نمایشگاه بین المللی تخصصی طب سنتی ، طب جایگزین و داروهای گیاهی ( ترامدکس tramedex ) که در مهرماه 98 برگزار میگردد حضور بهم رسانند . انجمن هومیوپاتی ایران نیز همانند سال گذشته در این نمایشگاه حضور خواهد داشت .
http://www.tramedex,ir
درمان موفق اختلالات روانی پس از سانحه در هومیوپاتی
نویسنده دکتر مهرداد اخوان
PTSD یا همان Post-traumatic stress disorder یک بیماری روانی بسیار شایع است. علت بروز آن مواجهه با یک واقعه وحشتناک است. قربانی ممکن است خود متحمل یک شوک هولناک شده باشد یا فقط به صورت اتفاقی نظاره گر آن بوده باشد. علائم او شامل کابوسهای شبانه، اضطراب شدید به علت یادآوری های ناخودآگاه آن واقعه است. همه ما ممکن است در طول زندگی با وقایعی از این دست مواجه شویم که البته بسته به شدت آن می تواند تاثیرات متفاوتی روی زندگی ما داشته باشد. اغلب مردم در برخورد با چنین شرایطی چند روز تا چند ماه زمان لازم دارند تا آن را هضم کنند و خود را با نتایج آن وفق دهند اما گاهی شدت حادثه به حدی است که فرد نمی تواند با آن کنار بیاید. در چنین شرایطی است که PTSD شکل می گیرد. او لحظه ای نمی تواند آن صحنه دلخراش را از خاطرش دور نماید پس به اجبار با آن زندگی می کند و اصطلاحا در آن فریز می شود. اگر پای صحبت چنین بیمارانی بنشینید بارها از زبانشان می شنوید که زندگی من به دوقسمت تقسیم می شود: قبل از آن اتفاق شوم و بعد از آن
روانپزشکان PTSD را به لحاظ علائم بالینی به چهار گروه تقسیم می نمایند:
شاخص بالینی گروه نخست flashback هایی است که بیمار را کلافه کرده است. این نوع از PTSD ها معمولا سوژه فیلمهای سینمایی می شود چراکه تکرار زیاد این خاطرات قدرت تشخیص زمان و مکان را از فرد می گیرد و اصطلاحا فرد را “موجی” می کند.
شاخصه گروه دوم اجتناب او از یادآوری خاطرات گذشته است. این امر می تواند سبب فراموشی کامل تمامی خاطرات و حتی خاطرات شیرین گذشته شود. در واقع فراموش کردن در ابتدا به عنوان یک مکانیسم دفاعی به کمک فرد می آید تا او را از Flashback های آزار دهنده، رها کند اما به تدریج افسار این مکانیزم دفاعی از دست فرد خارج شده و فراموش کردن به تمامی خاطرات فرد سرایت می کند و فرد را به سمت یک نوع از دمانس پیش می راند. او احساس افسردگی و بی ریشه بودن یا تعلق نداشتن به خانواده و جامعه اش را دارد. در عین حال تنها روابط سطحی و کم عمق عاطفی را تحمل می کنند و تلاش دیگران برای برقرای ارتباطات عمیق عاطفی و عشقی را به منزله تمایل افراد به تجاوز به حریم خصوصی اش قلمداد کرده و با قدرت از آن دوری می کند.
شاخصه گروه سوم افکار منفی و بدبینانه راجع به خود و دیگران است. ناامیدی و بی انگیزیگی توام با فراموشی بیمار را به سمت یک کرختی مطلق در احساسات و عواطف سوق می دهد. آنها معمولا افرادی بی انگیزه، گوشه گیر و بی تفاوت می شوند و در برابر همه حتی کسانی که قصد همدردی و کمک دارند گارد می گیرند. کودک درون آنها کاملا مرده است و هیچ اثری از شور و نشاط در آنها دیده نمی شود. شیطنت های معمول سنین مختلف به همراه خلاقیت و افکار سازنده جای خود را به تنهایی، دوری گزینی و آپاتی داده و از بیمار یک چهره سرد و یخ زده ساخته است.
رفتار گروه چهارم کمی خصمانه تر است. آنها دچار startling می شوند. بدین معنا که با هر صدا یا لمس ناگهانی وحشت زده از جایشان می پرند. همواره احساس خطر می کنند. رفتار خود تخریبی شاخصه این گروه است که می تواند از تمایل به مصرف مواد مخدر و الکل و شیشه تا خودکشی در آنها بروز کند. آنها خواب خوبی نداند و عملکرد شناختی شان کاملا مختل شده است. تحریک پذیری، عدم تمرکز، عصبانیتهای شدید و بی مورد از دیگر علائم آنهاست. آنها غرق در احساس گناه و خودسرزنشی هستند. والد درون این افراد بسیار قوی و سرزنشگر عمل می کند و حق هیچ نوع فعالیت و حتی زندگی برای کودک درونش قایل نیست.
چه وقایعی می تواند ایجاد PTSD نماید؟
عوارض دراز مدت PTSD:
افسردگی، اضطراب، اعتیاد، اختلالات غذا خوردن و خودکشی
شناخت درمانی و درمان PTSD:
روشهایی مختلفی در درمان PTSD پیشنهاد شده است که مهمترین آنها شناخت درمانی یا همان Cognitive therapy است. شناخت درمانی یک شاخه نوظهور از روانشناسی است که عملا در سالهالی 1960 توسط آرون تی بک ابداع شد. شناخت درمانها بر این باورند که افکار، احساسات و رفتار از یکدیگر جدا نبوده و فرد برای رفع مشکلاتش باید به روشهای مختلف از عمق وجود خود که همان افکار و عواطفش است مطلع شود تا بتواند با آگاهی بیشتر به حل مسائل روحی و روانی خود بپردازد تا در نهایت رفتارش تصحیح شود. بنابراین شناخت درمانها در مسیر مشترکی با هومیوپاتها گام بر می دارند. البته مسیری به مراتب دشوار تر.
شناخت درمانها با روشهای متنوع شامل برگزاری کلاسهای متعدد و گروه درمانی سعی می کنند فرد را علاه بر آگاه ساختن از مکانیزمهای دفاعی و هیجانات سرکوب شده اش، به تدریج با آن شوک مجددا مواجه نمایند بدین طریق بیمار این فرصت را خواهد داشت که یک بار دیگر با واقعیت همانگونه که واقعا اتفاق افتاده موادجه شود و این بار با دانش کامل از خودش و محیط اطرافش به آن واکنش نشان دهد. یک واکنش درست یا حداقل کم نقص خواهد توانست مشکل او را یکبار برای همیشه حل نموده و این داستان دراماتیک طولانی مدت را برای همیشه خاتمه دهند و در عوض آنرا به عنوان یک خاطره شیرین در دفتر خاطراتشان ثبت نمایند. خاطره ای از یک مواجه وحشتناک که با یک راه حل کارآمد به سرانجام خوبی رسید.
به زبان ساده تر شناخت درمان همزمان در دو مسیر برای درمان بیمار حرکت می کند. قدم نخست بازسازی و واقعی سازی واقعیتی که در طی این سالها با رنگ و لعاب توهمات رنگ باخته و از واقعیت دور شده است. قدم دوم بالا بردن توانایی ها و مهارتهای پیچیده شناختی است. مهارتهایی که به طور طبیعی می بایست به مرور زمان رشد پیدا می کرد اما به واسطه درگیری مداوم بیمار با شوک و عواقب ناشی از آن به اندازه کافی رشد نکرده است. یکی از این مهارتها، Problem solving یا توانایی حل مسئله است که بهبود آن می تواند نقش موثری در درمان بیماران PTSD داشته باشد.
متاسفانه با وجود درست بودن استراتژی های شناخت درمانی، مشکلات زیادی بر سر راه درمان وجود دارد که مهمترین آنها مکانیزمهای دفاعی بسیار قوی بیمار هستند. از آنجاییکه این مکانیزمها سالها به صورت ناخودآگاه اعمال شده اند، در بسیاری از بیماران نه تنها به عادت تبدیل شده بلکه به عمق باورها و نگرشهای او نفوذ کرده و از حیطه اختیارات اراده او خارج شده اند. به عبارت راحت تر بیمار اصلا احساس نمی کند بیمار است ومشکلات خود را به حساب تقدیر می گذارد. او حتی اگر بیماری خود را بپذیرد، شناخت درستی از واقعیت و راه حل آن ندارد. این امر سبب می شود جلوی درمان مقاومت نشان دهد.
هومیوپاتی:
برخورد هومیوپاتی نیز با بیماران بر پایه همین اصول است. از نظر یک هومیوپات بیمار مبتلا به PTSD حالا پس از گذشت سالها از شوک ایجاد شده، بیشتر از آنکه از عوارض شوک رنج ببرد، از واکنش دفاعی خودش آسیب می بیند. فراموش نکنیم این واکنش دفاعی بوده که او را از شوک حاد و شدید نجات داده است پس موضوع تنها زمان بکارگیری آن است.
هدف درمان در هومیوپاتی تصحیح واکنش فرد به تروماست. چراکه حالا بعد از گذشت سالها از شوک دیگر لزومی ندارد بیمار وقایع رخ داده را فراموش کند، یا از یادآوری آن توسط دیگران به وحشت بیافتد. همچنین دیگر لزومی ندارد از برقراری روابط عاطفی عمیق با دیگران پرهیز کند و یا خودش و دیگران را مقصر این حادثه بداند. واکنش های فیزیکی از جاپریدن و مرور افکار و حوادث نیز هیچ کمکی به حل مسئله نمی کند.
البته این تصحیح روی کاغذ ممکن و ساده وبه نظر می رسد اما در عمل کار بسیار دشواریست چراکه این پاسخ نادرست از ضمیر ناخودآگاه فرد بر می خیزد. به زبان ساده تر خود فرد نیز از منبع این نگرش و در نتیجه این پاسخ نادرست آگاهی ندارد و به صورت کاملا ناخودآگاه رفتار می کند. بنابراین دستیابی به ریشه این پاسخ اگر غیر ممکن نباشد، عملا کار بسیار دشواری است. حال سوال اینجاست که آیا هومیوپاتی می تواند این مشکل بزرگ را حل نماید. برای پاسخ به این سوال بهتر است از تجارب بالینی خود و همکاران استفاده نمایم چراکه بیش از هر چیز گویای واقعیت هستند.
بیماری PTSD از نظر هومیوپاتی یک بیماری حاد محسوب می شود، چرا که با وجود گذشت سالها از آن واقعه، بیمار هنوز واکنش تند و تیزی به آن دارد. این ادعا را حتما بیماران PTSD تایید می کنند که با وجود گذشت سالها از آن واقعه شوم یا هنوز از آن وحشت دارد و به شدت از یادآوری اش گریزان هستند و یا با هر اتفاقی مجددا به آن حال و هوا رفته و خاطرات آن لحظه را با خود مرور می کنند.
روند شکل گیری بیماری
بگذارید یکبار دیگر روند شکل گیری بیماری را با هم مرور کنیم. کودکی که در سن 5 سالگی فوت ناگهانی پدرش را شاهد بود، خانمی 20 ساله که به ناگهان فیلم خیانت شوهرش را در گوشی موبایلش می بیند، مردی 30 ساله در یک حادثه تصادف همسرش را به شکل دلخراشی از دست می دهد. دختری 8 ساله که مورد آزار جنسی عمویش قرار می گیرد. در تمام این موارد واقع آنقدر دلخراش است که قربانی فرصت فکر کردن پیدا نمی کند. او وارد مکانیزم های دفاعی جبرانی می شود تا از شدت و حدت واقعه و تاثیرات تهدید کننده اش جان سالم به در ببرد. رایج ترین مکانیزمهای دفاعی دراین شرایط واپس رانی یا Repression و انكار یا Denial است. بکار گیری این مکانیزم ها هر چند در ابتدا بسیار آرامش بخش است اما فرد را کاملا از واقعیت دور می کند. به عبارت بهتر قربانیان به تدریج واقعیت اتفاق افتاده را کاملا فراموش کرده و دچار نشخوار ذهنی با صحنه هایی خود ساخته از واقعیت می شوند. این روند سیر پیشرونده داشته و قربانی به تدریج گرفتار توهمات شخصی می شود. توهماتی که به لحاظ واقعی نبودن فرد را گام به گام از حل و فصل مشکلش دور می سازد.
هومیوپاتی چگونه بیماران PTSD را درمان می کند؟
آیا هومیوپاتی توانایی تحریک و تصحیح ضمیر ناخودآگاه بیماران را دارد؟
در هومیوپاتی اساس درمان تمرکز روی کودک درون بیمار است اما اینجا برخلاف شناخت درمانی تلاشی برای دادن خودآگاهی به بیمار صورت نمی گیرد و به همین دلیل مقاومتی هم از سوی بیمار بروز نمی کند. در هومیوپاتی دو اتفاق به صورت همزمان روی می دهد. نخست اینکه بیمار با دادن دارو بدون اینکه خودش متوجه باشد، با شرایط حاد واقعه گذشته مواجه می شود. هومیوپاتها برخلاف رفتار درمانها هیچ اصراری برای بازسازی واقعیت ندارند و اتفاقا این کار را به صلاح بیمار نمی دانند بلکه این داروست که با تحریک ضمیر ناخودآگاه و سیستم هیجانی-شناختی او سبب بازسازی مجازی واقعیت می شود تا بیمار مجددا فرصت پیدا کند راه حلی برای آن اتخاد کند. دوم با تصحیح ضمیر ناخودآگاه فرد، این امکان را فراهم می کند که او این بار پاسخ مناسب تری به شوک ایحاد شده بدهد. البته تمامی اتفاقاتی که پس از مصرف دارو رخ می دهد صرف یک تجربه ذهنی است و نمی توان آنرا آنگونه که باید بر روی کاغذ توصیف کرد اما بگذارید با چند مثال اتفاقی که بعد از تجویز دارو برای بیمار می افتد را بیشتر توضیح دهم.
فرض کنید بیماری به دنبال دیدن صحنه دلخراش کشته شدن دوستش در یک حادثه تروریستی دچار شوک شده و به دنبال آن به PTSD مبتلا شده است. دارویی که در این مورد تجویز می شود، Acon است. حال سوال اینجاست خوردن Acon سبب بروز چه اتفاقاتی در ذهن فرد می شود. برای پاسخ به این سوال باید به سراغ روش تهیه داروهای هومیوپاتی برویم.
آزمون دارویی
تمام داروهایی که کاندید ورود به لیست داروهای هومیوپاتی هستند، می بایست قبل از ورود تحت آزمون دارویی یا Proving قرار گیرند تا در صورت تایید وارد این لیست شوند. Proving یک آزمون آزمایشگاهی نیست که بر روی حیوانات آزمایشگاهی انجام شود بلکه یک آزمون انسانی تمام عیار است. بنابراین تنها داروهایی اجازه ورود به Proving را دارند که قبلا در آزمایشات حیوانی ثابت شده باشد که تاثیر بد و غیر قابل بازگشتی روی انسان ندارند. در مرحله اول این داورها می بایست به میزان قابل توجهی رقیق شده و در حین مراحل رقیق سازی به آن ضربه زده شود. این روش کاملا مختص هومیوپاتی است و در دانش داروسازی از آن با نام ساکاشن نام برده می شود. هومیوپاتهای قدیمی بر این باور بودند که رقیق سازی های پیاپی به همراه ضربه زدن به محلول سبب آزاد شدن شعور داروها می شود. البته این واژه ها در دنیای امروز تغییر یافته است. امروزه با بکارگرفتن دوربینهای فوق پیشرفته و عکس برداری از مراحل قبل و بعد دارو راز این نوع داروها کشف شده که خود نیاز به یک مقاله جداگانه داشته و از حوصله این بحث خارج است. این دارو ها پس از طی مراحل آماده سازی که می بایست در کارخانه جات مجهزی به انجام برسد، می بایست توسط افراد سالم و البته داوطلب خورده شود. در مرحله سوم آزمون شوندگان می بایست علائم ایجاد شده پس از مصرف دارو را به آزمون گران گزارش دهند. متخصصان مربوطه نیز پس از ثبت علائم و مقایسه علائم در افراد متفاوت بر اساس شدت و تکرار آن علائم، آنها را دسته بندی و ارزشگذاری می کنند.این مرحله آنقدر در افراد مختلف تکرار می شود تا برای متخصصان مسجل شود که این علائم واقعا توسط آن دارو ایجاد شده اند.
این آزمون دارویی دقیق و طاقت فرسا که معمولا چند سال به طول می انجامد، یکی دیگر از رازهای این طب شگفت انگیز است که خود نیاز به توضیحات کاملی دارد اما در نهایت این سخت گیری هاست که این امکان را به هومیوپاتها می دهد که کاملا مطمئن باشند که هر دارو دقیقا چه علائمی را ایجاد می کند. مرحله بعدی بکار گیری قانون مشابهت است. طبق تعریف داروهایی که در آزمون دارویی (Proving ) علائم مشخصی را ایجاد می کنند، می توانند در بیماران طبیعی برای درمان آن علائم بکار گرفته شوند. این قانون طلایی در عین سادگی بسیار پیچیده و پر مغز است و لازم است در مقالات بعدی به تفسیر مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
حال بر می گردیم که بحث اصلی یا علت تجویز داروی Acon در PTSD
همانگونه که توضیح داده شد، داروی Acon نیز ماند همه داروهای هومیوپاتی مراحل Proving را به طور کامل سپری نموده است. در آزمون دارویی Acon آمده که مصرف Acon سبب بروز ترس و وحشت شدید و ناگهانی می شود. آزمون شونده احساس می کرده که گویا همین الان یک اتفاق ناگوار و ناگهانی رخ داده و او را به شدت وحشت زده کرده است. شدت وحشت به گونه ایست که بیمار کاملا از خود بیخود شده و واکنشهایش کاملا غیر منطقی و غیر عقلانی است. او به شدت شوکه شده و نمی تواند آرام بنشیند. او ممکنست غش کند و از هوش برود یا حتی از شدت ترس سکته کند.
در واقع یک هومیوپات برای درمان یک بیماری که سالها قبل با شوک تکان دهنده کشته شدن دوستش در مقابل چشمانش در یک حادثه تروریستی دچار PTSD شده است، فقط کافیست تصویر درستی از واقعه را بازسازی کرده و به دنبال دارویی در لیست داروهای هومیوپاتی بگردد که چنین تصویری در آزمون دارویی اش ثبت شده باشد.
تجویز Acon سبب می شود ثانیه های نخست حادثه تروریستی در ذهن بیمار بازسازی شده و بیمار آنار مجددا تجربه کند. البته این تصویر توسط ذهن خود بیمار بازسازی می شود تصویر بازسازی شده به گفته بیمارن درمان شده دو بعدی نیست بلکه شش بعدی است. بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه و هیجانی یعنی درست همانگونه که ما دنیا را درک می کنیم. این همان کاریست که در شناخت درمانی با تلاش زیاد درمانگر و مقاومت بیمار به سختی انجام می شود و در هومیوپاتی فقط با تجویز یک دارو به سادگی رخ می دهد.
بگذارید بیمار دیگری را با هم مرور کنیم، بیمار PTSD که به علت سوء استفاده جنسی توسط یکی از نزدیکانش در سنین کودکی دچار PTSD شده است. داروی هومیوپاتی مناسب این وضعیت Staph است. در آزمون دارویی Staph آمده است
” احساس شرم شدید، احساس عصبانیت بسیار شدید او به علت مصالح فردی یا اجتماعی یا ترس نمی تواند خشمش را بروز دهد و ناچار می شود عصبانیتش را سرکوب کند چون کسی حرفش را قبول نمی کند.”
شگفت انگیز است این آزمون دارویی چقدر شبیه شرح حال بیماران قربانی تجاوز است.
دکتر شما هیچ وقت نخواهید فهمید من چه احساسی دارم. من تمام عمر با این حرفهای نگفته زندگی کرده ام. از شدت خشم رعشه می گیرم اما نمی توانم با عزیز ترین کسانم مشکلم را باز گو کنم و مجبورم خودم را کنترل نمایم.”
مورد سوم بیماری است که همسرش را عاشقانه دوست دارد و درست در روزهایی که احساس می کند چقدر می تواند به همسرش تکیه کند، به طور اتفاقی فیلمی از خیانت همسرش را با جزییات در گوشی موبایل همسرش می بیند و از آن موقع دچار PTSD می شود. داروی این بیمار Hyos است. در آزمون دارویی Hyos آمده است
” بیمار به علت اعتماد و وابستگی زیاد به همسرش و مواجه شدن با چنین خیانت آشکاری، اعتمادش را به صورت کامل از نزدیکانش از دست می دهد. او حتی نسبت به خدا نیز شک می کند و دچار تزلزل می شود. او احساس می کند توسط خداوند نیز به اشتباه دچار عذاب شده است. او در گریه ها و ناله هاش با خدا تکرار می کند که ای خدا چرا من؟ مگر من چکار اشتباهی کرده ام که باید با من اینکار را بکنی؟”
این شک و سوء ظن رنگ و بوی پارانوئیدی و بدبین قوی دارد. او به دلیل این میزان بدبینی، از دوستان و خانواده اش دوری می گزیند و کنج عزلت بر می گزیند. این بدبینی رنگ و بوی توهمی دارد و شما در صحبت با او متوجه می شوید بخش زیادی از بدبین یهای او جنبه واقعی ندارد و بیشتر داستان پردازیهای ذهن متوهم و بیمار اوست. او از سوی دیگر برای بدست آوردن معشوقش خود نمایی می کند. او تصور می کند که حتما به اندازه کافی جذاب نبوده و معشوقش به این دلیل او را ترک نموده است پس باید کارهایی انجام دهد تا جذابیت جنسی اش را نشان دهد بنابراین شروع به عشوه گری و طنازی می کند تا به خیال خودش معشوق از دست رفته اش را دوباره به چنگ بیاورد. تمام این توهمات سبب می شود او از زندگی اصلی خود باز بماند و او را به فردی تنها و غیر اجتماعی تبدیل نماید
تجویز Hyos در چنین شرایطی منجر به درمان معجزه آسای بیمار می شود
خلاصه:
در انتها باید گفت PTSD وضعیتی بیمار گونه است که بیمار در این وضعیت مرتبا به صورت ناخودآگاه یک پاسخ غلط و تکرار شونده را نسبت به یک شوک شدید بروز می دهد. گویی او در این وضعیت فریز شده و به تدریج از واقعیت موجود فاصله گرفته است. تجویزداروهای هومیوپاتی این امکان را فراهم می کند که بیمار دقیقا به همان وضعیت ثانیه های نخست باز گردد. البته او دیگر شوک را با همان شدت و به صورت واقعی تجربه نخواهد کرد بلکه تصویر این شوک در اندازه های کوچکتر اما کاملا متناسب با واقعیت در ذهن بیمار بازسازی شده و این فرصت را برای او فراهم می کند که اینبار با تجربه بیشتر و در شرایط کنترل شده فعلی، واکنش مناسبی به این واقعه دردناک بدهد و با اعمال مهارت شناختی Problem solving این مشکل را برای همیشه حل کرده و آنرا به عنوان یک خاطره تلخ اما آموزنده در دفترچه خاطراتش ثبت نماید.
درود خدمت همه اعضای محترم انجمن هومیوپاتی ایران
همانطور که استحضار دارید ، داشتن پروانه مطب برای گروه های پروانه دار ( اعم از پزشک و پیراپزشک ) برای عضویت در انجمن و ارائه خدمات درمانی و دائر کردن مطب ضروری میباشد .
لذا به اطلاع کلیه اعضای محترم میرسانیم که :
از آنجایی که براساس آیین نامه انتظامی سازمان نظام پزشکی ، داشتن پروانه مطب معتبر و تمدید شده جهت اشتغال کلیه رشته های پزشکی و پیراپزشکی پروانه دار ، الزامی میباشد و کلیه افرادی که پروانه مطب دریافت مینمایند ، فقط مجاز به طبابت و دایر نمودن مطب در شهر مندرج در پروانه میباشند و اشتغال در سایر شهرها منوط به دریافت پروانه مجزا برای آن شهر میباشد
لذا از تاریخ
👈” پانزدهم آذر ماه ۹۷”👉
فقط اسامی اعضای ممتازی که پروانه مطب خود را به انجمن ارسال داشته اند نامشان در ذیل هومیوپاتهای شهر و استان مورد نظر (بر اساس شهر مندرج در پروانه)در قسمت جستجوی پزشکان هومیوپات درج خواهد شد.
شماره تلفن انجمن : ۸۸۷۲۵۹۴۷
سربلند و پیروز باشید .
عناوین اصلی خبرنامه شماره 34 (مهر 1397):
دوره هاي آموزش هوميوپاتي داخل كشور تحت شرايط زير مي توانند مورد تاييد انجمن هوميوپاتي قرار بگيرند:
١: با توجه به بخش نامه تعيين تكليف پزشكان شاغل هوميوپاتي مصوب ١٣٧٧ طول دوره حداقل دو سال و حداقل ٤٠٠ ساعت باشد.
٢. كوريكولوم آموزشي دوره بايد استانداردهاي آموزشي شوراي اروپايي هوميوپاتي كلاسيك را رعايت كرده باشد.
٣. مسئول دوره بايد كوريكولوم آموزشي و طرح درس و اسامي اساتيد خود را به انجمن هوميوپاتي ارائه نمايد و پس از تاييد قابليت اجرا خواهد داشت.
متاسفانه در حال حاضر هيچ دوره اي جهت بررسي به انجمن هوميوپاتي ايران معرفي نشده است ، لذا انجمن هيچ دوره اي را به عنوان دوره ي مورد تاييد نمي تواند معرفي كند.
به اميد ارتقا سطح آموزش هوميوپاتي در ايران