مقاله ای مربوط به سندرم پلی کیستیک و ارتباط آن با هومیوپاتی منتشر شده در مجله نظام پزشکی شماره 144 به تاریخ آذرماه 90
(برای دانلود مقاله اینجا کلیک کنید.)
نوع فايل PDF، حجم فایل 550 KB
مارس
مقاله ای مربوط به سندرم پلی کیستیک و ارتباط آن با هومیوپاتی منتشر شده در مجله نظام پزشکی شماره 144 به تاریخ آذرماه 90
(برای دانلود مقاله اینجا کلیک کنید.)
نوع فايل PDF، حجم فایل 550 KB
چندی پیش نویسنده ستون اخلاق پزشکی نشریه سپید آقای دکتر کیارش آرامش طی مقاله ای بنام ” اخلاق وسردرد خاله مهری” مواردی در خصوص طب مکمل وآلترناتیو بیان نمودند که با پاسخ آقای دکتر علیرضا طلوع بهبود همراه شد ونهایتا مناظره هومیوپاتی در نشریه سپید آغاز گردید که در حال حاضر نیز ادامه دارد نظر به اهمیت موضوع این مقالات به ترتیب چاپ آنها در نشریه سپید ارائه میگردد (لازم به ذکر است بخشهایی از مقالات آقای دکتر طلوع بهبود در تاریخ های پانزدهم وبیست ودوم دی ماه سال نود –شماره های 285 و286 نشریه – احتمالا بدلیل کمبود فضای نشریه حذف شده بود که دراین مقال بصورت کامل ارائه میگردد) :
کتاب پرسش و پاسخ در هومیوپاتی
تأليف: دكتر غلامرضا عسگرى درمنكى
با همكارى خانم پريسا علوى طباطبايى
(برای دانلود اینجا کلیک نمائید)
برای خواندن این کتاب به برنامه Word نیاز دارید
آیا هومیوپاتی اساسا علم است؟
هومیوپاتی در قرن 19 تولد و رشد یافته است . دوره ای که علوم تجربی احیا می شوند و مشاهده و تجربه مستقیم اهمیتی موکد می یابند. پزشکی پیش از هومیوپاتی معجونی از روشهای متباین است که در درمان همه بیماریها به یک شکل استفاده می شود و نتایج درمان غالبا رضایت بخش نیست.هنوز تفکر کلیسایی که بیماری را ناشی از گناه یا وجود شر میداند مورد قبول است و بسیاری از درمانهادر واقع اقدام برای خارج کردن این شر یا روح خبیث از بدن است.در واقع پزشکی سنتی است که کورکورانه دنبال می شود چرا تشریح و تجربه مستقیم مورد تکفیر است و در نتیجه تئوری ها و تعاریف پزشکی هم بر حدس و گمان استوار است(مثل توضیح گردش خون در انسان).
آیا علم به فلسفه نیازی دارد؟
نظر بیشتر عالمان علوم تجربی در مورد فلسفه چیزی است در حد تلقی بیشتر آدم های ظاهرا جدی از شعرو شاعری.همانطوریکه در نظر خیلی ها شعرو شاعری کار آدم های علاف و بیکار است فلسفه هم به نظر بسیاری از علما معادل سفسطه و کلی بافی است .خیلی ها این واژه ها را با نوعی تحقیر و تمسخر ضمنی بکار می برند و کلا هر دو را زائد و بی ارزش تلقی می کنند.
هومیوپاتی اصفهان از آغاز تا كنون
پایه گذاری هومیوپاتی در اصفهان به اواخر سال 1377 به زمانی بر میگردد كه اینجانب پس از گذراندن كلاسهای آقای دكتر میرزازاده در تهران و استفاده از تجربیات اساتیدی چون آقایان دكتر شهردار.ودكتر مظاهری نژاد و دكتر رهنما و … و مدتی درمان بیماران كلاسهایی را در بیمارستان امین اصفهان با همكاری نظام پزشكی ومركز مطالعات توسعه آموزش پزشكی دانشگاه علوم پزشكی اصفهان راه اندازی نمودم كه در حدود 70 پزشك .دندانپزشك. داروساز و دانشجویان مربوطه در این كلاسها ثبت نام نمودند.
مطالعه انجمن کانسر آمریکا در بازماندگان کانسر استفاده بالائی از روش های درمانی مکمل را نشان میدهد
یک مطالعه جدید از کاوشگران انجمن کانسر آمریکا نشان می دهد که بسیاری از بیماران کانسری از روش های مکمل (طب مکمل )همانند عبادت درمانی ، ریلاکسیشن ، مکمل ها(ی غذائی ) ، مدیتیشن ، و ماساژ استفاده می کنند. در این میان روش هائی همچون بیو فیدبک ، هومیو پاتی و طب فشاری کمتر مورد استفاده قرار می گیرد . مطالعه انجمن کانسر همانند مقالات ژورنال کانسر نشان می دهد که زنان ، بازماندگان جوان ، سفید پوستان ، افراد با در آمد بالا ، و آنهائیکه تحصیلات بالائی دارند به استفاده از روشهای مکمل تمایل بیشتری داشتند.
خلاصه: علیرغم بحث پیشرونده ،هومیوپاتی بیش از پیش به عنوان یک “واقعیت پزشکی “از سوی پزشکان و بیماران پذیرفته شده است. این فرآیند با افزایش کیفیت ساخت (داروها)،آموزش،تحقیق ونظارت بر هومیوپاتی همراه بوده است. این مقاله بحث میکند که نظارت اروپایی اکنون با این تجویز بدون تمایز که داروهای هومیوپاتی باید در قدرت 4D(X4) وبالاتر استفاده شوند،افراط کرده است.پوتنسی های پایین ومحلولهای اولیه(tinctuers) جزء لاینفک میراث هومیوپاتی هستند.از این رومحیط نظارتی مانع تحقق یکی از اهداف اصلی خودش میشود وآن در دسترس بودن محصولات بی خطر وبا کیفیت بالای هومیوپاتی است که پزشکان،بیماران و خریداران می خواهند وبه آن نیاز دارند.
کلمات کلیدی: هومیوپاتی، دوز شناسی(psology)، نظارت، امنیت، پوتنسی.
this article reviews problems in caes taking which always are due to our prejudice; impataince or inexperience
What are our main problems in case-taking?Most of our patients are unaware of their bodies and talk about their illnesses in vague and general words. When we ask them to explain in detail, very often they cannot because they have not thought about it before. They are used to saying “Doctor I have headache or back pain“ and with no other explanation because they assume that is enough for a diagnosis and prescription. They are used to this because in conventional medicine these general symptoms are sufficient for categorizing ‘diseases’ and prescribing drugs. Of course in conventional medicine too the history of illness and observation are both important but no interest is shown to many additional details as is in homeopathy. Even if there is any interest in detailed symptoms, the information would not assist in diagnosis or prescription. So in many cases modalities, concomitants and other details of illness are expressed vaguely other than in cases of patients who are by nature good observers who then give their symptoms in very clear and objective characteristics of pain or time etc.